Defend Iran بازگشت به

August 06, 2013

آیا سلطنت طلبهای وطنی با طالبانی ها تفاوت دارند؟





آیا سلطنت طلبهای وطنی با طالبانی ها تفاوت دارند؟

هذیان گویی یک اراذل و اوباش ِ ترسوی سلطنت طلب
  وقتی سیامک ستوده می گوید مذهب و ناسیونالیسم هردو به یک اندازه خطرناک و ارتجاعی هستند، واقعا نمونه کامل آن را میتوانیم در برنامه مسعود صدر در تلویزیون پارس ببینیم. این آدم اراذل و اوباش دارد به افراد و دار و دسته اش خط می دهد برای سوزاندنِ نشریۀ روشنگر.  او  دارد از طریق برنامه تلویزیونی به سیامک ستوده اتهام های دروغین می زند و باید منتظر عواقب قانونی کارش  باشد.

July 04, 2013

پایداری مردم مصر، تجربه ای مهم و حساس

صرفنظر از این که مردم مصر تا چه اندازه موفق به تشکیل سازمانهای مردمی خود شده باشند،  ماجرای تظاهرات میلیونی مردم مصر علیه مَرسی و به زانو درآوردن اخوان المسلمین یک تجربۀ گرانبهای اجتماعی برای جامعۀ بشری است. تا کنون هوشیاری مصریها قابل تقدیر است ولی مراحل مهم تر و حساس تری بازهم پیش رو  است. دخالت ارتش و سران ارتش در نقش رهبری  مشکوک است و امید می رود باز هم مردم مصر هوشیاری و پایداری خود را ادامه دهند. جالب توجه است که رسانه های بزرگ مثل سی بی سی کانادا، بی بی سی لندن، و صدای آمریکا دائما و مکررا  در بلند گوهای خود فریاد می زنند که: " مَرسی با روشی دموکراتیک رأی اکثریت آورده بود !! و قانونا رئیس جمهوری مصر بوده و کار مردم مصر علیه او بسیار نگران کننده است و مصر را در خطر قرار می دهد." آنها به این نکته (البته آگاهانه ) اشاره نمی کنند که در طول یک سال و نیم گروه اخوان المسلمین و نیروهای سرکوبگر مَرسی چندین و چند بار در انتخابات پارلمانی تقلب کردند بطوری که دیوان عدالت اداری انتخابات را فاقد اعتبار قانونی دانسته و حکم به ابطال آن داده بود.  گروههای مرتجع چند بار به زنان تظاهر کننده تجاوز کردند و د ر جدال با این نیروهای مرتجع مذهبی خونهایی بر زمین ریخته شده.  واقعا حضور مردم در خیابانها تا چه اندازه برای سرمایه داران و مرتجعین خطرناک است که این گونه از سراسر جهان خبر گزاری های بزرگ حضور مردم را نشانۀ بی نظمی و بحران اجتماعی جلوه می دهند.  

May 21, 2013

کنترل دنیا
روزی خدا با لبخند به من گفت:
"ببینم، دلت میخواد برای مدتی کار دنیا رو تو بدست بگیری؟"
گفتم: "بله، به امتحانش می ارزه"
بعد پرسیدم:
(( محل کارم کجاست؟
چقدر حقوق می گیرم؟
کی برای نهار می ریم؟
بعداز ظهر کی مرخص میشم؟))
خدا گفت: (( اون گردونه رو بده به من!
اینطوری حتما" کار دنیا رو بهم می ریزی.))
شل سیلور اشتاین: کتاب "چراغی در زیر شیروانی"
ترجمه طوبی یکتایی

May 07, 2013



  
 تورنتو استار،"کوین فارمر" دوشنبه 22 اپریل،
ترجمه: پرتو
ارزش جان انسان  در بوستن،عراق، افغانسان، پاکستان، سومالی و یمن


چرا سراسر خبرگزاریهای آمریکا و کانادا، به مدت یک هفتۀ تمام واقعۀ انفجار بمب و کشته شدن دو نفر دربوستن را،  مهمترین  عنوان اخبار خود قرار داده بودند؟  بدون تردید احساسات انسانی  جریحه دار می شود و قتی  رگهای پاره شده و دست و پای قطع شده و خونهای پاشیده شده بر در و دیوارِ همنوعان خود را می بیند. به خصوص که این وقایع نه  در اثر تصادف یا حوادث طبیعی بلکه ناشی از تصمیم آگاهانۀ یک فرد یا افرادی باشد.  اما چرا این واقعه  باید  مهمتر و درشت تر از بقیۀ وقایعی از این دست باشد؟
 آیا به خاطر نگرانی از خشونت است؟
 امروزه ما شاهد حوادثی از این نوع بسیار هولناک تر و وخیم تر در بسیاری کشورهای دیگر و حتی در آمریکا هستیم.   فقط  هفتۀ گذشته 2000 نفر در آمریکا با گلوله کشته و زخمی شده اند. آیا این خیر نگران کننده ای برای رسانه های آمریکایی نبوده؟ اگر واقعا مردم آمریکا نگران چنین خشونتهایی بودند پس تا کنون باید قانون کنترل اسلحه به تصویب رسیده بود.
آیا به خاطر ترس از تروریسم است؟
"اوباما" بمب گذاری بوستن را به عنوان یک حملۀ تروریستی محکوم کرد. اما کشتار انسانها در پاکستان و سومالی و یمن بوسیلۀ حمله های تروریستیِ هواپیماهای بدون سرنشین ،در این محکومیت  جایی ندارند.
چگونه است که تروریسم در خاک آمریکا وحشت انگیز و نگران کننده است، اما خبر کشتارانسانها و تل اجساد زنان و کودکان و مردان در آن کشورها یک خبر معمولی و چند دقیقه یا چند ثانیه ای را در بر می گیرد؟
روز دوشنبه ،15 اپریل انفجار بمب در بوستن سه  کشته و 200 زخمی برجای گذاشت و تعدادی از زخمی ها در شرایط وخیمی بسر می برند. درست در همان روز انفجار بمب در عراق موجب مرگ 50 نفر و مجروح شدن 300 تن شد. تورنتو استار هم این خبر را در میان بقیۀ خبرهای خود منتشر کرد ولی هرگزاین واقعۀ هولناک و ضد انسانی در صدر خبر ها قرار نگرفت و قریب به اتفاق رسانه ها آن را نگران کننده و مهم جلوه ندادند. هر هفته در جهان سوم دهها هزار انسان در اثر فقر و آوارگی  و بیماری از پای درمیایند، زنان مورد تخاوز، ضرب و شتم  قرار میگیرند و به قتل می رسند. چه تعداد از بومی های کانادا در هفتۀ گذشته خودکشی کردند؟ هر هفته کرۀ خاکی ما در اثر پروژه های سودآور سرمایه داران ،بیشتر به مخاطرات جبران ناپذیر زیست محیطی نزدیک می شود.
 این تراژدی ها که همزمان با واقعۀ بوستن در جریان بودند، آیا هرگز در صدر اخبار جای گرفتند؟

  






April 30, 2013

اول ماه مه، روز جهانی کارگر، گرامی باد!

29 آوریل
اول ماه مه یاد آور روزی است که در آن کارگران شیکاگو در آمریکا جان خود را فدا کردند تا بعدها کارگران در سراسر جهان به جای شانزده، چهارده، یا ده ساعت کار روزانه، 8 ساعت کار کنند. زمان ظرفی است که توانایی های انسان در قالب آن شکوفا می شود و کارگران شیکاگو بدین سان می خواستند اوقات فراغت داشته باشند تا بتوانند استعدادها و ظرفیت های انسانی و فرهنگی خود را رشد دهند .
در جهان امروز و به ویژه در جامعه ی کنونی ایران، این مسئله بیش از هر زمان دیگر موضوعیت دارد. کارگران ایران- اعم از یدی و فکری- چنان در بند ابتدایی ترین نیازهای اقتصادی گرفتار آمده اند که حتا اگر کار شبانه را هم به کار روزانه بیفزایند باز هم از پس نیازهای روزمره شان بر نمی آیند. آنان به هر زبان به ما می گویند اینک بیش از هر زمان دیگر به فراغت نیاز دارند تا بتوانند روزنامه بخوانند، کتاب بخوانند، فیلم ببینند، موسیقی گوش دهند، مسافرت بروند، تفریح کنند، اوقات بیشتری را با اعضای خود بگذرانند و سرانجام از چنان فرصتی برخوردار شوند که بتوانند فارغ از سرکوب های معمول، تشکل های مستقل خود را برپا دارند وبا تکیه بر آنها برای خواست های انسانی شان مبارزه کنند.
در چنین شرایط طاقت فرسا و اسارت باری، مناسبت اول ماه مه امسال را مغتنم می شماریم و ضمن گرامی داشت این روز، همصدا با کارگران سراسر جهان اعلام می کنیم که ما به اوقات فراغت نیاز داریم.
کانون نویسندگان ایران

April 20, 2013

دیدگاه ها و گفتگوها



در مورد جار و جنجالهای فروزنده و تلویزیون  اندیشه

به یاد دارم فروزنده فرد کثیفی مثل قانعی فرد را با سلام و صلوات و احترام دعوت کرده و کاملا آگاهانه وقت کافی و تریبون در اختیارش گذاشته بود تا به هر نویسنده و مبارزی که میخواهد توهین کند و ساواک شاه و پاسداران جمهوری اسلامی را تبرئه کند. او در بارۀ  مردم کردستان که بوسیلۀ پاسداران به خاک و خون کشیده شدند، میگفت: اینها آشوب طلبهای کُرد بودند همچنین به غلامحسین ساعدی و هما ناطق و تختی   هر تهمت و توهینی را که میخواست انجام داد و همۀ این خزئبلات را با  با همراهی و همزبانی  خود  فروزنده مرتکب شد.و اکنون خود فروزنده شخصا به این بازی کثیف مشغول شده.
این فروزنده( جمهوریخواهِ سلطنت طلب!!!)  و بقیۀ سلطنت طلبان که ادای آدمهای مؤدب را در می آورند،  ببینید  وقتی  در تنگنا  قرار میگیرندچگونه دهانشان را باز میکنند  داد و هوار  راه می اندازند،  به دست وپا میافتند و دیگران  را خراب میکنند.  جالب است که همه شان چه بی ربط و چه با ربط ، اول  سراغ چپها میروند  و دشمنی دیرینه و همیشگی خود با آنها را به نمایش میگذارند ( البته شامه شان در این زمینه خوب کار میکند ) چه بی ربط و چه با ربط به مخالفینشان مارک  تخزیه طلب  میزنند. و از همه مضحک تر اینکه  دم  از آزادیخواهی زده و برای خاک ایران سوغات دموکراسی خریداری میکنند. این قبیلۀ نوکرا ن و کنیزان خانه زادِ پادشاهی از جمله فروزنده و الهه بقراط  برای اثبات بندگی و غلامی خود بطرز حقیرانه ای در مقام دفاع از صاحبان و اربابان خود برمیخیزند، فروزنده میگوید تا کوروش عرفانی در برابر تلویزیون از "شهبانو معذرت خواهی نکند من به تلویزیون اندیشه برنمیگردم." (شاید فکر کرده که "شهبانو پول کافی برای گرفتن وکیل و دفاع از خود را ندارد!!)هر کجای این عبارات و هر جنبۀ سخنان اینها را که توجه کنی جز کلاشی، حقه بازی و حقارت  چیز دیگری پیدا نمیکنی . معلوم نیست اگر کورش عرفانی مدتی قبل یا یک زمانی در صحبت با فروزنده به "شهبانو" توهین کرده چرا فروزنده باید الان دچار "جرقه و آتش گرفتگی" بشود . البته که  فرصت طلبی و فریبکاری جزء جدایی ناپذیر مدافعین سرمایه داری بوده.  
 من  کورش عرفانی را فقط از طریق برنامه هایی که پخش میشود میشناسم و با بسیاری از ایده هایش اصلا موافق نیستم و نمیخواهم از او دفاع کنم .  ولی  باید بگویم  هر کسی میتواند به هر دلیلی که  به خودش مربوط است اسم دیگری برای خود انتخاب کند. چگونه فروزنده به خود حق میدهد این مسئله شخصی را در برابر عموم به میان بکشد . آن را مستمسک قرار داده و جار و جنجال راه بیندازد تا بلکه برای خود  ارج و قربی در پیشگاه اعلاحضرتین و علیا حضرتین دست و پا کند؟
ما باید خیلی ساده اندیش باشیم اگر وراجی های این مشت افراد در بارۀ دموکراسی و آزادیخواهی را باور کنیم.   
دیدگاه ها و گفتگوها

April 17, 2013






عل اساسی جهل توده ها آنچنانکه ما می اندیشیم، کمبود مدارس و کتابخانه ها نیست، بلکه سبب اساسی، خرافاتِ میهنی و کلیساییست که پیاپی به یاری وسایل هنری تهیه میگردند: خرافات کلیسایی به یاری اشعار و دعاها و سرودهای مذهبی و نقاشی و پیکرتراشی و موسیقی و حتی هنرهای دراماتیک ،  و خرافات میهنی به یاری حکایاتی که در مدارس تبلیغ میشود و به یاری سرود و موسیقی و برپاداشتن جشنها و نمایشهای نظامی و بناهای یادبود، در مردم شیوع می یابند و مستقر میگردند.
اگر این فعالیت مداوم تمام رشته های هنر برای تقویت خرافات کلیسایی و موهومات میهنی که کار تاریک ساختن ذهن مردم را به عهده دارند، نبود، توده ها از مدتها پیش به روشنفکری حقیقی رسیده بودند.
لئون تولستو،  کتاب "هنر چیست"